
30 نوامبر اطفال کارگر
خانواده های نادار تحلیل مغلقی را در برابرفرستادن اطفال شان به کار ویا مکتب جهت بدست آوردن مفاد مادی ارائه میدارند. اطفال به صورت انفرادی میتوانند ترکیب از هردو حالت فوق را داشته باشند، اما اکثرا ایجاد تعادل میان این دو نظر به اولویت ها برای آنها مشکل به نظر میرسد.
پروژه پزوهشی “اطفال کارگر” واحد تحقیق و ارزیابی افغانستان عواملی را که چرا و چگونه اطفال افغان به کار مجبور میگردند مورد بررسی قرار داده است، یافته های این پزوهش مبنی بر مطالعات موضوعی در سه ولایت بدخشان، کابل و هرات درسال های 1386 و1387میباشد.
مطالعه متذکره اشاره می نماید مادامیکه ناداری پس منظر سابقه و حال داردخلاف پندار های معمول بعید است که تنها قوه محرک برای کار اطفال باشد. تصامیم روی پدیدۀ کار اطفال در احد اعظم مختص به عوامل خاص خود با درنطر داشت عناصر چون حمایت و تقویه شبکه های اجتماعی و اهمیت مربوط به معارف بر اصول و معیار های مردمی وهمچنان مشخصات منفرد خانواده های محل است. خانواده ها معمولآ کوشش نموده اند تا نیاز به کار اطفال را درمقابل تحصیل و فواید دراز مدت از تحصیل شان ترجیح دهند و گماشتن اطفال به کارنشان دهنده نتایج مثبت و منفی اثرات اقتصادی و روانی بوده است. نتایج هم چنان اشاره بر تفاوت و نا همگونی ها میان تجارب پدیده کار اطفال دارد.