
30 نوامبر مراحل پالیسی
چنین به نظر میرسد که پالیسی های رسمی یک نوع برخورد دوگانه و آمیحته را دارا باشند زیرا با خط مشی دولت-و تجربه مستقیم مردم از دولت این طرح ها نمی تواند بازنما و بیانکر مرام مردم افغاتستان باشد که این باغت کوتاه آمدن از تعهدات داده شده میگردد.
پروسه تحقیق پالیسی واحد تحقیق وارزیابی افغانستان بیانگر چکونگی ساختار بعضی پلانهای کلیدی کشور، راهبردها و قوانین طی دهه گذشته میباشد.
“پالیسی سازی و دولت سازی در افغانستان” آحرین راپور بر مبنای دریافت از مطالعات موضوعی متعدد است که تمرکز بر پروسه ساحتار پالیسی به سطح ملی از جهات مختلف دارد.
استراتیژی انکشاف ملی (ANDS) آن ساختار های چندین جهتی پالیسی را برملا میدارد که کوشش داردند تا همه چیز برای همه مردم باشد، رویکرد های انکشاف روستایی و تجارب ناهمگون و متفاوف میان وزارتخانه های حکومت تاکید بر اهمیت بحث با تمویل کنندگان روی شرایط از جانب مقام رهبری دارد، طرح پلان استراتیژی ملی معارف نشان دهنده نقش پالیسی سازی منحیث یک پروسه بحث ومذاکره و چالش استفاده از مشاورین تخنیکی برای توازن ارتقای ظرفیت ها است، جدو جهد ها برای معیاری ساختن انتصاب پست های عالیرتبه در ولایات نشان میدهد که چگونه کوشش ها می قبولاند که ساختار های پالیسی های رسمی میتواند در حیطه نورم ها اساسات موجوده غیر رسمی درآید، و یک تحلیل از پروسه ساحتار جنجال برانگیز قانون احوال شخصیه اهل تشیع بینش در باره تاثیر قوه مقننه و رابطه آن با حامعه مدنی را فراهم مینماید.
یک راپور دیگر توجه برکوشش های حکومت افغانستان برای جهت دهی جندر و بررسی تطبیق عملی شدن این پلان برای هردو یعنی زنان و مردان دارد- کدامیکه تا فلحال توانسته به موفقیت های بس محدود دست یابد.
شواهد از تحقیقات فوق تصویر چند بعدی از فعالان را مبنی بر رقابت و بعضی اوقات هم پیشکش نمودن اجندا های ضد و نقیض که بسا اوقات بیانگر درک تجربه محدود شان از مسایل دست داشته است ترسیم مینماید.
نتیجه گیری کلی پیشنهاد بر نیاز مبرم و فوری برای گفتگو بیشتر باز و حساس تر میان تمویل کنندگان، حکومت افغانستان، و مردم دارد. و بالخصوص خیلی مهم است که در پالیس های آینده کوشش جدی تر بر جلب نهاد های موجوده در سطح معلی صورت گرفته و فرصت بیشتر برای شامل ساختن نظریات و اولویت های افغانها فراهم گردد.